آفاقآفاق، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

زیباترین هدیه خداوند آفاق نازنینم

بعد از مدتها سلام

1393/7/25 14:50
نویسنده : مامان جون
233 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی جونم دخمل چچل خودم خوبی ؟

قربونت بشم اخم نکن .بزار برات توضیح میدم که چرا اینقدر دیر اومدم وبلاگتو آپ کنم

این مدت هم اتفاقای خوب افتاد و همه اتفاقای کمی بد .

خداروشکر که همه چی بخیر گذشت و دوست ندارم از تلخیا بگم و از شیرینیای این دخمل ناز و نازنین میگم که

26 شهریور اولین دستای کوچولوتو بردی بالا و محکم بهم کوبوندی  تشویقتشویقتشویق

 

 

نمیدونی چقدر ذوق زده شدم همونشب رفتیم خونه مامان بزرگات و کار بزرگی که امروز بلد شدیو بهشون گفتم

اونا هم همشون دست میزدن تا تو دست بزنی و کلی خوشحال شن .

خلاصه قرتی خانمی شدی محبت

و کار بعدی که 2-3 روز بعدش اتفاق افتاد این بود که

راستی مثل جت چهاردست و پا راه میری و کار جدید بعدیت این بود که از پله آشپز خونه بری بالا و همون لحظه ازت فیلم گرفتم و توی فیلم چقدر قربون صدقه ات رفتم وای خدا رو چقدر شکر گفتم

دیگه بزرگ شدی و خرابکاریای جدیدت در راه است

بابا جون حموم بود و منم همش میگفتم

قربون دختر بزرگم بشم

مامان جون یعنی تو خودت تنهایی رفتی بالا

ای قربون اون زانو بلند کردنت بشم و.......

بابا اومد فیلمو نشونش دادم و باز شب رفتیم خونه مامان بزرگات و به اونام فیلمو نشون دادم خندونک

چقدر اونا ذوق کردن و چقدر خوشجال شدن

صدای ذوق کردن مامان جون که تو فیلم ضبط شده بود بیشتر هیجانیشون میکرد قه قههخندونک

وووووووووو

باز بگم تو خیلی عشق شدی خیلی شیرین و دوست داشتنی

من اصلا گاهی فکر میکنم از تو شیرین تر هم مگه هست

بعد که تو فامیل میگردم و بچه هاشونو میبینم میگم نه فقط یدونه ای اونم مال این خونه ای خندونکخندونکخندونک

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)